جهش ارزی یکی از رفتارهای غیرنرمال نرخ ارز است که نخستین بار توسط رودیگر دورنبوش در سال 1976 مطرح شد. وی جهش نرخ ارز را به عنوان پیامد یک سیاست انبساطی پولی دائمی و غیرمنتظره و به دلیل یکسان نبودن سرعت تعدیل در بازارهای مختلف مورد بررسی قرار داد. جهش پولی نرخ ارز در کوتاه مدت یکی از پدیده های اقتصادی است که می تواند جدای از انبساط پولی به دلایل دیگری نیز رخ دهد و آثار واقعی در پی داشته باشد. همچنین می تواند نرخ واقعی ارز، رابطه مبادله، فرآیند ورود و صدور کالا و سرمایه، پرتفوی افراد و... را تحت تاثیر قرار دهد.
منظور از جهش ارزی چیست؟
بالا رفتن سریع و شتابان نرخ ارز در کوتاه مدت را جهش ارزی می نامند و در جوامعی که تورم های سنگین دارند، افزایش قیمت ارز امری رایج است. اقتصاد ایران نیز از این موضوع مستثنی نبوده و به دلیل مشکلات ناشی از تحریم، کسری بودجه، رشد نقدینگی و...همواره با این موضوع روبرو شده است. شهروندان ایرانی قطعا با مبحث جهش ارزی به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم آشنا هستند، به عنوان مثال در سال 1397 که قیمت دلار از حدود 5 هزار تومان در اوایل سال به 13 هزار تومان در اواخر سال رسید؛ اصطلاحا یک جهش ارزی رخ داده است.
چه عواملی باعث جهش ارزی در ایران می شود؟
میلتون فریدمن اقتصاددان معروف آمریکایی، جمله ای طلایی با این مفهوم دارد که: تورم در همه جا و در همه زمان ها یک پدیده پولی است و علت تورم پایدار را بایستی در سیاست های پولی یک کشور جستجو کرد. به طور کلی عوامل متعددی در جهش ارزی تاثیر گذار هستند که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
سیاست های پولی
سیاست های پولی را می توان به 2 دسته انبساطی و انقباضی تقسیم کرد و در اینجا عامل تاثیر گذار بر افزایش قیمت ارز، سیاست انبساطی است و بانک های مرکزی با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ بهره، عملیات بازار باز، کنترل نرخ سپرده بانکی و...این سیاست را اعمال می کنند و باعث ایجاد تکانه در بازار ارز می شوند. از طرف دیگر در سیاست انبساطی، حقوق کارکنان دولتی و دستمزد کارگران برای سال بعد افزایش پیدا می کند و هزینه های دستگاه های دولتی بالا می رود که خود این موضوع اگر با تامین منابع درآمدی مورد نیاز همراه نباشد، می تواند تورم ایجاد کند.
کسری بودجه و رشد نقدینگی
علت اصلی بالا رفتن قیمت ها در اقتصاد ایران کسری بودجه و رشد نقدینگی است. دولت ها هرساله بودجه ای را در نظر می گیرند و دخل و خرج سال بعد را مشخص می کنند و اگر درآمد کشور با مخارج آن متناسب نباشد، بودجه تدوین شده محقق نمی شود و آن قسمتی که دچار کاستی و کمبود منابع لازم برای خرج کردن است را اصطلاحا کسری بودجه می نامند و دولت برای جبران این کسری بودجه اقدامات مختلفی مانند انتشار اوراق بدهی، فروش دارایی های دولتی و... را انجام می دهد. یکی از روش های تامین کسری بودجه، چاپ پول بدون پشتوانه است که نتایج تورمی به همراه دارد و به شکل آرام قدرت خرید مردم را کاهش می دهد.
به عنوان مثال فرض کنید که در یک فروشگاه، 2 عدد خودکار وجود دارد و قیمت هرکدام از آن ها 10 هزار تومان است و در این فروشگاه 2 مشتری نیز هستند که در جیب هرکدام از آن ها 10 هزار تومان پول نقد وجود دارد و این دو مشتری قصد خرید خودکار دارند، بنابراین هرکدام از آن ها می تواند یک خودکار را به قیمت 10 هزار تومان بخرد. حال فرض کنید بانک مرکزی این کشور اقدام به چاپ پول کرده است و از راه های مختلف، این پول های بدون پشتوانه به دست مردم رسیده است و در حال حاضر 3 مشتری برای خرید این دو خودکار وجود دارد، بنابراین در اینجا عرضه و تقاضا با یکدیگر همخوانی ندارد (3مشتری و 2 خودکار) و چونکه این مشتری ها به این خودکار نیاز دارند، قیمت های پیشنهادی خود را بالا می برند تا بتوانند رقبای خود را از مسیر معامله خارج کنند و به این شکل قیمت خودکار افزایش پیدا می کند و اصطلاحا در اینجا گفته می شود که رشد نقدینگی متناسب با رشد تولید محصولات و خدمات نبوده است.
در خصوص نرخ ارز هم همین موضوع صدق می کند و چاپ ریال در برابر دلاری که ثابت مانده است، باعث بالا رفتن تقاضا برای تبدیل کردن ریال به دلار می شود و قیمت ارز را بالا می برد و در بازه های زمانی مختلف موجب جهش ارزی می شود.
انتظارات تورمی و ریسک های سرمایه گذاری
علاوه بر مسائل بنیادین تاثیر گذار بر افزایش قیمت ارز، انتظارات تورمی نیز در این موضوع موثر است و عوامل متعددی می تواند بر انتظارات تورمی شهروندان یک جامعه تاثیر بگذارد. به عنوان مثال در یک کشور که چشم انداز مثبتی در خصوص بالا رفتن تولید ناخالص ملی و بهتر شدن اوضاع اقتصادی وجود ندارد، قطعا مردم آن کشور برای حفظ قدرت خرید خود به بازارهای مختلف از جمله بازار ارز مراجعه کنند و در کوتاه مدت می تواند موجب جهش ارزی شود.
از سوی دیگر نیز در مواقعی که چشم انداز اقتصاد کشور مثبت ارزیابی می شود، انتظارات تورمی کاهش می یابد و بالا رفتن قیمت ارز فقط براساس داده های بنیادین صورت می پذیرد. به عنوان مثال پذیرفتن قطعنامه 598 از سوی ایران پس از پایان جنگ هشت ساله، چشم انداز بازسازی و رشد اقتصادی پس از سال ها را مثبت ارزیابی کرد و انتظارات تورمی را کاهش داد و همین موضوع باعث ریزش قیمت ها در دارایی های مختلف مانند دلار، طلا، خودرو و...به شکل ناگهانی شد.
حوادثی همچون وقوع جنگ، تحریم های بین المللی، عدم روابط تجاری خوب با سایر کشورها، تنش های سیاسی و... می تواند انتظارات تورمی را بالا ببرد. از طرف دیگر در اقتصاد ایران که در چند دهه اخیر ریسک های فراوان وجود داشته است، سرمایه گذاران ترجیح می دهند در جای دیگری سرمایه گذاری کنند و همین موضوع باعث افزایش تقاضا برای تبدیل ریال به دلار می شود که در کوتاه مدت می تواند جهش ارزی را به وجود بیاورد.
تصمیمات دولتی
برخی از تصمیماتی که وزارتخانه ها و سازمان های دولتی می گیرند می تواند بر بازار ارز فشار وارد کند. به عنوان مثال آزادسازی واردات کالاهای مختلف باعث تمایل به خرید دلار در بازار داخلی می شود (برای انجام واردات به دلار، یورو و...نیاز است) و در کوتاه مدت افزایش قیمت ارز را به همراه دارد.
هیجانات و روانشناسی بازار
یک اصل مهم در بازارهای مالی وجود دارد و بیانگر این نکته است که در روندهای صعودی، تمایل به خرید بیشتر می شود و افراد فکر می کنند که روند صعودی همیشگی است و همین موضوع باعث تمایل به خرید در قیمت های بالاتر می شود و تقاضا بر عرضه برتری پیدا می کند و در بستری همچون بازار ارز، بخشی از افزایش قیمت ها مبتنی بر داده های بنیادین نیست و فقط هیجان و قدرت پول خریدار است که موجب بالا رفتن قیمت ارز در کوتاه مدت می شود و در قله های قیمتی نیز نظریه «احمق بزرگتر» حاکم می شود و خریداران بدون توجه به شرایط فاندامنتال اقدام به خرید می کنند.
نکته: توجه داشته باشید که برخی از عوامل تاثیر گذار بر جهش ارزی که گفته شد، برای کوتاه مدت است و اصلی ترین عامل بالا رفتن قیمت ارز، رشد نقدینگی و چاپ پول بدون پشتوانه است.
جمع بندی
رشد شتابان ارز در کوتاه مدت را جهش ارزی نام گذاری می کنند و عوامل متعددی از جمله سیاست های پولی، رشد نقدینگی، هیجانات بازار و... در این موضوع اثرگذار است.