یکی از شاخص های استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال، نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R می باشد. معامله گران همواره به دنبال کسب بالاترین میزان سود و کمترین مقدار ضرر هستند، بنابراین با روش نسبت ریسک به ریوارد می توانند میزان این دو پارامتر را بررسی و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرند. در واقع این نسبت نشان دهنده این می باشد که افراد در ازای چه مقدار سود، حاضر به تحمل ضرر هستند.
نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده پاداشی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر دلاری که در یک سرمایهگذاری ریسک میکند، کسب کند. بسیاری از سرمایه گذاران از نسبت ریسک به پاداش برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده می کنند. مثال زیر را در نظر بگیرید: سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش 1:7 نشان میدهد که سرمایهگذار مایل به ریسک 1 دلار است، برای دورنمای کسب 7 دلار درآمد. از طرف دیگر، نسبت ریسک به ریوارد 1:3 نشان میدهد که سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که 1 دلار سرمایهگذاری کند، تا بتواند 3 دلار از سرمایهگذاری خود به دست آورد.
حد سود چیست؟
در هر معامله، یک بالاترین حد برای سود را می توان پیش بینی کرد که معمولا سرمایه گذاران به دنبال این حد سود در معاملات خود هستند. در مقابل آن حد ضرر است که نقطه ی خروج معامله گر در زمان سیر نزولی بازار را نشان می دهند. طبق فرمول نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذاران باید حد ضرر مورد نظر خود را تقسیم بر حد سود مورد انتظار خود کنند، عدد به دست آمده از این فرمول همان نسبت R/R می باشد. هر چه این عدد به دست آمده از این نسبت، کوچک تر باشد، بیانگر این است که سرمایه گذار انتظار سود بالاتری را نسبت به ضرر احتمالی را دارد. در ادامه برای درک بهتر این فرمول یک مثال را بررسی می کنیم:
اگر سرمایه گذاری در نقطه ورود خود به بازار میزان حد سود مورد انتظار خود را 15 درصد در نظر بگیرد و برای حد ضرر 5 درصد را مطلوب بداند، در این صورت میزان ریسک به ریوارد عدد 0.33 یا 1/30می شود که نشان دهنده این است سرمایه گذار در ازای از دست دادن 1 دلار، انتظار 3 دلار سود را دارد.
تحلیل نسبت ریسک به ریوارد
اگر عدد به دست آمده از فرمول R/R نشان دهنده این باشد که در نسبت ریسک به ریوارد، میزان ریسک به ریوارد بالاتر است، معامله گر باید سراغ معامله دیگری برود. معامله گران می توانند برای کاهش نسبت R/R، حد ضرری که انتظار دارند را به قیمت ورود خود که همان میزان قیمتی ست که حاضرند برای دریافت دارایی بپردازد، نزدیک کند.
نسبت ریوارد به ریسک
برای درک بهتر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک را که همان معکوس شده ی ریسک به ریوارد است را به دست می آوریم. در این روش فقط کافیست عدد ریوارد که در مثال بالا 15 بود را به عدد ریسک که 5 بود تقسیم کنیم. عدد به دست آمده 3 می باشد، که نشان دهنده این است اگر فردی 100 دلار در این بازار سرمایه گذاری کند، سود و ضرر احتمالی او به ترتیب 15 و 5 درصد می باشد.
کاربرد R/R
هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معامله گران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال می باشد.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه یک استراتژی و دانشی ست که علاوه بر حفظ اصل سرمایه، باعث سودآوری و افزایش میزان سرمایه اولیه نیز می شود. مدیریت سرمایه میزان ریسک در معاملات را به حداقل می رساند و سرمایه گذاران را به بالاترین سود می رسانند. زمانی که استراتژی های معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه قرار می گیرند، نتیجه ای جز کاهش ریسک و افزایش سود به همراه نخواهد داشت.
چگونه از نسبت ریسک به پاداش برای تجارت و سرمایه گذاری استفاده کنیم؟
دو نوع نسبت ریسک به ریوارد وجود دارد:
نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذار (ریسک مورد انتظار)
این نسبت، نسبتی است که سرمایه گذار مایل به تحمل آن است. هر سرمایه گذاری یک ریسک ذاتی دارد. این نسبت ریسکی را که سرمایهگذار آماده است برای کسب پاداش در سرمایهگذاری انجام دهد، توضیح میدهد. این نسبت می تواند از یک سرمایه گذار به سرمایه گذار متفاوت باشد.
نسبت ریسک به پاداش سرمایه گذاری (ریسک واقعی)
این ریسک واقعی سرمایه گذاری است. مثال بالا نشان می دهد که چگونه یک نسبت ریسک به پاداش واقعی محاسبه می شود.
بنابراین، اگر ریسک واقعی کمتر از ریسک مورد انتظار باشد، سرمایه گذار سرمایه گذاری را در نظر می گیرد.
با این حال، اگر ریسک واقعی کمتر از ریسک مورد انتظار باشد، سرمایه گذار از سرمایه گذاری صرف نظر می کند.
فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذار 1:2 باشد. او یک پیشنهاد سرمایه گذاری دریافت می کند:
اگر سرمایهگذاری دارای نسبت ریسک به ریوارد 1:1 (بیشتر از 1:2) باشد، باید پیشنهاد را رد کند.
با این حال، اگر سرمایهگذاری دارای نسبت ریسک به پاداش 1:3 (کمتر از 1:2) باشد، میتواند پیشنهاد را بررسی کند.
مزایا و معایب نسبت ریسک به پاداش
1. مزیت نسبت ریسک به پاداش
مزیت نسبت ریسک به ریوارد (R/R) این است که به سرمایه گذار یا معامله گر اجازه می دهد ریسک پرتفوی خود را مدیریت کند. یک فرد می تواند خود را از ریسک بیش از حد برای پاداش بسیار کم محافظت کند.
2. محدودیت نسبت ریسک به ریوارد
نسبت ریسک به پاداش را نمی توان به صورت مجزا مورد استفاده قرار داد. برای تصمیم گیری موفقیت آمیز سرمایه گذاری باید از آن درکنار ابزارها و تکنیک های دیگر استفاده شود.
چندین عامل دیگر نیز باید در نظر گرفته شود، مانند:
شرایط فعلی بازار
زمان بندی تجارت
حد ضرر و سطوح حد سود
تجزیه و تحلیل فنی و بسیاری عوامل دیگر
ارکان اصلی مدیریت سرمایه
1- ریسک
میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که می تواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش می دهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.
2- بازده
بازده در واقع همان سودی می باشد که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست می آورند و مبنای ارزیابی آن شاخص های پولی، دوره زمانی و عملکردهای دارایی ها می باشد. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد می شوند، بازدهی حاصل می شود. بازده بهینه می تواند متاثر از چندین عامل مانند نرخ تورم، ریسک، هزینه های معاملاتی و ... باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیم گیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود می باشد.
3- حجم معاملات
سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست می آورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همر اه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل می شود نیز به همان میزان بیشتر می شود. توصیه می شود سرمایه گذاران همه ی دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.
4- نسبت بازده به ریسک
این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به این که هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کنند نیز بالاتر می رود اما این امر نباید موجب شود ریسک های نجومی را به این خاطر تحمل کنند.
5- نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست می آید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایه ای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه می کنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل می شوند.
نکات کلی در رابطه با مدیریت سرمایه
- استراتژیهای معاملاتی در حوزه مدیریت سرمایه باید بر اساس رویکردی که سرمایه گذار در بازار در پیش میگیرد و تیپ شخصیتی سرمایه گذار، پایه ریزی شوند.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ سرمایه، کسب سود از آن و افزایش سرمایه اولیه می باشد.
- سرمایه گذاران باید میزان ریسک و بازده سرمایه گذاری را که بر اساس نقاط خروج و حجم معاملات می باشند پیش از شروع، بررسی و ارزیابی کنند.
- بهتر است میزان ریسک در نظر گرفته شده در معاملات بیشتر از ۳ درصد نباشد. همچین اگر نسبت بازده به ریسک کمتر از ۱ درصد باشد، ورود سرمایه گذار به آن معامله توصیه نمی شود.
- اگر معامله گر به چندین معامله نیاز داشته باشد بهتر است حداکثر ریسک بین معاملات تقسیم شود تا فقط یک معامله ریسک زیادی را متحمل نشود.
- اگر سرمایه گذاری به دنبال سرمایه گذاری با بازدهی بالا می باشد، باید ریسک بالا را نیز در نظر بگیرد بنابراین سرمایه گذارن باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر چندین بار معاملات آنها ضرر کرد و دچار افت سرمایه شدید شدند، برای مدتی از انجام معاملات خودداری کنند.
نتیجه گیری
برای کسب سودآوری در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال علاوه بر مهارت و تخصص در تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت سرمایه نیز تاثیر به سزایی دارد. در واقع می توان گفت تاثیر تحلیل های تکنیکال و فاندامنتل بر سودآوری 10% است در حالی که تاثیر مدیریت سرمایه 90% می باشد. بنابراین مدیریت ریسک که بخشی از مدیریت سرمایه به حساب می آید در افزایش میزان سودآوری تاثیر بیشتری نسبت به تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دارد. نسبت ریسک به ریوارد نیز به همان نسبت در این سودآوری نقش به سزایی دارد.