کریپتوکارنسی ها بی ثبات هستند، به همین خاطر هنگام سرمایه گذاری خطراتی را به همراه دارد. استفاده از استراتژیهای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال، میتواند ریسک سرمایهگذاری در کریپتو را به حداقل برساند. تخصیص سرمایه به پروژههای بزرگتر و ذخیره داراییهای ایمن، میتواند خطرات مرتبط با سرمایهگذاری کریپتو را کاهش دهد. سرمایه گذاران کریپتو می توانند از تعدادی استراتژی برای به حداقل رساندن خطرات مرتبط با مشارکت در فضای ارز دیجیتال استفاده کنند.
بسیاری از ارزهای دیجیتال در هفتههای اخیر به بالاترین حد خود رسیدهاند، در حالی که حجم معاملات در طول سال افزایش یافته است. فضای کریپتو بزرگترین روند صعودی خود را تا به امروز تجربه می کند، در حالی که بسیاری بر این باورند که این چرخه می تواند حداقل برای چند ماه دیگر ادامه یابد، پیش بینی حرکت های آینده بازار غیرممکن است. در دوران اوج بازار، خوش بینی می تواند بر تصمیم گیری منطقی تأثیر بگذارد. سرمایهگذاران ممکن است وسوسه شوند که با افزایش قیمتها، استراتژیهای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال را دو برابر کنند یا از استراتژیهای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال غفلت کنند که این خود میتواند عواقب چشمگیری در طول رکود بازار داشته باشد.
استراتژی «HODL» در بازار ارز دیجیتال که از حفظ همه سرمایهگذاریها بدون فروش حمایت میکند، ممکن است استراتژی بهینه برای همه نباشد. برای کسانی که میخواهند در بازار کریپتو موفق شوند، چندین استراتژی آزمایششده وجود دارد که میتوان از آنها برای پوشش دهی پرتفوی استفاده کرد.
میانگین کم کردن
شاید ساده ترین راه برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال، صرفاً کسب سود باشد با این حال، ریسک در فروش وجود دارد. خروج خیلی زود از بازار، می تواند به معنای از دست دادن سودهای بزرگ در صورت ادامه روند صعودی قیمت ها باشد. اینجاست که استراتژی محبوب «میانگین کم کردن» (DCA) وارد عمل شد. منظور از DCA، خرید یا فروش تدریجی یک دارایی به جای استقرار سرمایه در یک خرید یا فروش کل دارایی فرد است. این روند به ویژه در بازارهای بی ثبات مانند ارزهای دیجیتال مفید است.
DCA به مدیریت عدم قطعیت تغییرات قیمت کمک می کند و برای تصمیم گیری در مورد زمان فروش مفید است. به جای تلاش برای شناسایی قله های بازار صعودی، می توان به سادگی با افزایش بازار، قیمت فروش را افزایش داد. هر یک از معامله گران موفق، استراتژی DCA را به شکلی به کار می برند. برخی از DCA برای خرید کریپتو با بخشی از دستمزدشان، هر ماه استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است روزانه یا هفتگی خرید کنند. صرافی های متمرکز مانند Coinbase، ابزارهایی را برای به کارگیری خودکار استراتژی DCA ارائه می دهند. از لحاظ تاریخی، بازارهای خرسی کریپتو بهترین زمان را، برای انباشت دارایی ها ارائه می دهند. در مقابل، بازارهای گاوی بهترین زمانها را برای فروش ارائه کردهاند. بنابراین زمانی که ماهیت چرخهای بازار در نظر گرفته میشود، DCA برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال، مورد استفاده قرار میگیرد.
مزرعه(Farming) و استیکینگ
با ورود دیفای و استیبل کوینها راهی برای سرمایهگذاران برای کسب بازدهی در سبد خود ارائه کرده است. نگه داشتن بخشی از داراییها در استیبل کوین ها، راهی برای به دست آوردن فرصتهای کشاورزی سودآور و در عین حال کاهش موقعیت های معاملاتی نوسانات بازار را ارائه میدهد. پروتکلهای DeFi مانند Anchor و Curve Finance به ارائه بازدهی دو رقمی معروف هستند، در حالی که نرخهای ارائهشده در دیگر استخرهای نقدینگی جدیدتر میتواند بهطور قابل توجهی بالاتر باشد. (مزارع بازدهی جدیدتر نیز ریسکپذیرتر در نظر گرفته میشوند.)
قرار دادن توکن های رمزنگاری یکی دیگر از روش های موثر برای ایجاد درآمد غیرفعال است. همانطور که دارایی های سهامدار در قیمت افزایش می یابد، بازدهی نیز بیشتر می شود. در همین حال، سرمایه گذاری مایع از طریق پروژه هایی مانند Lido Finance راهی برای کسب بازدهی از طریق توکن هایی ارائه می دهد که دارایی های سهام را نشان می دهد. اگر قیمت دارایی کاهش یابد، سهامداری به دارنده این امکان را می دهد که به سود دارایی ادامه دهد.
داده های درون زنجیره ای و تحلیل تکنیکال
از آنجایی که تحلیل تکنیکال به دانش و مهارت نیاز دارد، یادگیری اصول اولیه می تواند برای کسانی که به دنبال برتری در بازار هستند مفید باشد. این بدان معنا نیست که فرد باید معاملات گران قیمت انجام دهد یا زمانی را صرف معاملات کوتاه مدت کند. با این حال، دانستن چند شاخص کلیدی مانند میانگینهای متحرک برای اطلاعرسانی تصمیمگیریهایی مانند زمان کسب سود میتواند مفید باشد. بسیاری از ابزارها همچنین راه هایی را برای تجزیه و تحلیل فعالیت های زنجیره ای مانند نهنگ و نرخ های بودجه ارائه می دهند. انواع دیگر تحلیل تکنیکال شامل یافتن "ارزش منصفانه" دارایی ها است. همچنین تحلیل تصویر کلی بازار از منظر کلان می تواند مفید باشد زیرا عوامل زیادی وجود دارد که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد.
ذخیره سازی دارایی ها و پوشش دیفای
یکی از مهمترین روش های مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال، مربوط به ذخیره سازی است. استفاده از کیف پول مناسب و محافظت از کلیدهای خصوصی بسیار مهم است. کیف پول های سرد مانند کیف پول های سخت افزاری برای بخش قابل توجهی از وجوه توصیه می شود، در حالی که کیف پول های داغ مانند MetaMask معمولا بهترین مکان برای ذخیره ارزهای دیجیتال در نظر گرفته نمی شوند.
در حالی که سرمایه گذاران اغلب دارایی هایی مانند ETH را در قراردادهای هوشمند قفل می کنند تا از فرصت های DeFi استفاده کنند، راه هایی برای محافظت در برابر هک ها و سایر خطرات وجود دارد. پروژههایی مانند Nexus Mutual که شبیه بیمه دیفای است، راههایی را برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال، روی پرتفوی کریپتو با فروش پوشش در برابر هکهای مبادلاتی یا مشکلات قرارداد هوشمند ارائه میدهد.
ایجاد سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری
ایجاد سبد، از دیگر جنبه های مهم مدیریت ریسک است. انتخاب دارایی هایی برای خرید و در حد چه مقداری می تواند تاثیر زیادی بر ریسک کلی یک پرتفوی داشته باشد. در نظر گرفتن میزان سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال نسبت به سایر دارایی ها و حساب های پس انداز بسیار مهم است. علاوه بر این، انتخاب پروژههای ارز دیجیتال مناسب برای سرمایهگذاری، بخش مهمی از مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال است. به طور مشابه، برای کسانی که دارایی ها را معامله می کنند، مهم است که نسبت یک سبد را که می توان به طور فعال برای معامله استفاده کرد، متمایز کرد.
به عنوان یک قاعده کلی، ارزشِ در نظر گرفتن ارزش بازار هر دارایی، در یک سبد را دارد. در حالی که ارزهای دیجیتال اصلی مانند بیت کوین و اتریوم ناپایدار هستند اما بسیاری از پروژههای با سقف پایینتر، ریسک کمتری دارند، چرا که نقدینگی بیشتری دارند و از اثر Lindy سود میبرند. با این حال، پروژه هایی با ارزش بازار پایین تر نیز می توانند بازده بیشتری داشته باشند. ساخت نمونه کارها در نهایت به ریسک پذیری، اهداف مالی و افق زمانی هر فرد بستگی دارد. داده های تاریخی نشان می دهد که سرمایه گذاری در پروژه های بزرگتر، می تواند در افق زمانی طولانی سودآور باشد.
ایجاد سبد یا پرتفوی، به انواع مختلفی از دارایی ها مربوط می شود. NFT امسال برای بسیاری از کلکسیونرهایی که در بازار شرکت کردند، بازده بسیار خوبی را به همراه داشت اما NFT ها نسبت به سایر توکن های رمزنگاری، نقدینگی کمتری دارند. NFT ها قابل تعویض نیستند، در حالی که دارایی هایی مانند بیت کوین و اتریوم تقریباً با قیمت یکسان در هر صرافی معامله می شوند. علاوه بر این، میتواند پیدا کردن خریدار با قیمت تعیینشده را، زمانی که علاقه در بازار کاهش مییابد دشوارتر کند. از آنجایی که NFTها یک فناوری نوظهور در فضایی نوظهور هستند، سرمایه گذاری روی آنها هنوز هم بسیار خطرناک است.
موقعیت های خرید
اختیار معامله، نوعی قرارداد مشتقه است که به خریداران این فرصت را می دهد تا یک دارایی را با قیمت تعیین شده بخرند یا بفروشند. برای کسانی که مدت زیادی از سبد ارز دیجیتال استفاده میکنند، موقعیت های خرید، میتواند راهی موثر برای مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال باشد. اختیار فروش حق فروش دارایی را با قیمتی تعیین شده در یک بازه زمانی معین ارائه می دهد. این به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا در صورت نزول در بازار، از سبد سهام خود با کوتاه آمدن محافظت کنند.
برعکس، اختیار معامله فرصتی را برای خرید به عنوان دارایی با قیمت تعیین شده در آینده ارائه می دهد و در واقع نوعی شرط طولانی است. اگر سرمایهگذار در صورت رکود زودتر سود کند، نگه داشتن اختیار معامله میتواند به آنها اجازه دهد تا با قیمت معینی دوباره خرید کنند، در صورتی که معتقدند بازار احتمالاً در آینده افزایش مییابد. گزینه ها محصول پیچیده ای هستند که فقط برای معامله گران و سرمایه گذاران پیشرفته توصیه می شوند اما می توانند بازدهی سودآوری را برای کاربران به همراه داشته باشند.
در نتیجه، سرمایهگذاری در رمزارزها میتواند بازدهی بزرگی را ارائه دهد. از لحاظ تاریخی، کریپتو پتانسیل بالایی را ارائه کرده است که با هیچ دارایی دیگری در جهان قابل مقایسه نیست. اگرچه اساساً پاداش بالقوه بیشتر با ریسک بیشتری همراه است. استفاده از انواع استراتژی های پوشش ریسک می تواند به کاهش ریسک و افزایش پاداش هایی که این بازار ارائه می دهد کمک کند.