در حالی که سیستم مالی سنتی بر روی یک پلتفرم متمرکز کار می کند که توسط سازمان های دولتی و انواع واسطه ها کنترل می شود، DeFi طبق پروتکلی کار می کند که بر روی یک زیرساخت غیرمتمرکز قرار دارد که توسط بلاک چین تامین می شود. در نتیجه، برنامه نویسان می توانند پلتفرم های مالی سفارشی، کارآمد و ایمن ایجاد کنند که برای هر کسی که به کامپیوتر و اتصال اینترنت دسترسی دارد باز باشد. رقابت DeFi و TradFi موضوع این مقاله است که به آن خواهیم پرداخت. تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
در ابتدا و برای درک رقابت DeFi و TradFi باید به تعریف هرکدام از آن ها بپردازیم. چرا که با تعریف این مفاهیم و کاربرد آن ها رقابت DeFi و TradFi نیز آشکار می شود.
امور مالی سنتی یا TradFi
Tradfi یا امور مالی سنتی (Traditional finance)، جریان اصلی سیستم مالی و موسسات ما را تشکیل می دهند که شامل بانک ها، صندوق های تامین سرمایه یا کارگزاری ها می شوند. امور مالی سنتی متمرکز و در کنترل نهادهای دولتی، حکومتی و ناظر است. امور مالی سنتی روش های مالی هستند که طی قرن ها استفاده می شده و همچنان نیز کاربرد دارند. Tradfi همانطور که گفتیم شامل بانک های خرده فروشی، تجاری و سرمایه گذاری و فین تک هاست. امور مالی سنتی تابع مقررات سختگیرانه ای مانند «احراز هویت مشتری» (KYC) و مقررات و قوانین «ضد پول شویی» (AML) است.
امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi
دیفای یک پروژه نیست بلکه مجموعه ای از پروژه هاست که می کوشد امور مالی را بدون وجود واسطه با بهترین شرایط انجام دهد. دیفای برگرفته از بلاک چین است که کاربرد بلاک چین را از یک انتقال دهنده دارایی ساده، به یک سیستم مربوط به مسائل پیچیده مالی تبدیل می کند.
بدون شک، دیفای مرز جدیدی در دنیای مالی است، زیرا به میلیون ها نفری که به سیستم های مالی سنتی دسترسی ندارند (به دلایل مختلف، بیش از 1700 میلیون نفر در سراسر جهان بدون بانک هستند)، به لطف تمرکززدایی، ارتقای فرصت های برابر و رشد اقتصادی بی سابقه، اجازه می دهد تا مدیران امور مالی خود باشند و با همه معامله کنند. برای درک بهتر رقابت DeFi و TradFi باید به زیرساخت ها و محصولات دیفای نیز اشاره کنیم.
زیرساخت DeFi از موارد زیر تشکیل شده است:
بلاک چین: ستون فقرات عملیات DeFi یک بلاک چین است که امکان تراکنش با داده های مشترک و تحت مفروضات مختلف از پیش تعیین شده را فراهم می کند. این داده ها در «بلوک ها» بسته می شوند و از نظر رمزنگاری «زنجیره ای» می شوند و امکان ممیزی از تاریخچه تراکنش را فراهم می کنند. بلاک چین به دلیل «پروتکل اجماع» مجموعه ای از قوانین که انواع بلوک هایی را که می توانند بخشی از زنجیره باشند و به «حقیقت» تبدیل شوند، تعیین می کند. بلاک چین ها معمولاً از پروتکل اجماع "اثبات کار" یا مکانیسم های جایگزین مانند "اثبات سهام" استفاده می کنند.
ارزهای رمزنگاری شده: محبوب ترین کاربرد بلاک چین، کریپتوکارنسی است که یک توکن (معمولا کمیاب) است که ایمن و به صورت رمزگذاری منتقل می شود. (با در نظر گرفتن اینکه اشیاء دیجیتالی به راحتی قابل کپی هستند.) این کمبود است که ارزش این ارزهای دیجیتال را تضمین می کند. ارزهای دیجیتال خود یک نوآوری بلاک چین هستند. همانطور که اریک اشمیت، مدیر عامل سابق گوگل، می گوید: "بیت کوین یک دستاورد رمزنگاری قابل توجه است، زیرا توانایی ایجاد چیزی که در دنیای دیجیتال قابل تکرار نیست و این موضوع ارزش بسیار زیادی دارد."
پیشگام ارزهای دیجیتال بیت کوین است که پروتکل آن تقریبا منحصرا به عنوان یک شبکه پرداخت با قابلیت ذخیره و انجام تراکنش های مالی در سراسر جهان و به صورت سریع، بدون واسطه و بدون کنترل موسسات و سیستم های کنترلی کار می کند. این موارد به بیت کوین ارزش بازار بالایی می دهد. اگرچه شبکه بیت کوین بسیار قوی است اما رقبای فناوری آن عملکردهای بیشتری را ارائه می دهند. (مانند بلاک چین اتریوم که اتر را به عنوان ارز دیجیتال و دارایی اصلی خود دارد، طیف گسترده ای از فرصت ها برای تقویت DeFi و به طور کلی اینترنت غیرمتمرکز وب 3.0)
به گفته Sandeep Nailwal، یکی از بنیانگذاران Polygon (شرکتی متخصص در ساخت پروتکل هایی که شبکه های بلاک چین سازگار با اتریوم را به هم متصل می کند)، در حال حاضر بین 60 تا 70 درصد از صنعت کریپتو در شبکه اتریوم کار می کنند. بنابراین، آیا این بدان معناست که وب 3.0 بر روی بلاک چین دومین ارز دیجیتال با ارزش بازار ساخته خواهد شد؟
قراردادهای هوشمند: یکی از اجزای مهم DeFi، پلتفرم قراردادهای هوشمند است. این پلتفرم ها فراتر از یک شبکه پرداخت ساده (مانند بیت کوین) هستند و اجازه ایجاد قوانینی را برای هر نوع تراکنش می دهند و حتی می توانند دارایی های کمیاب با قابلیت های تخصصی ایجاد کنند. بسیاری از بندهای قراردادهای تجاری سنتی را می توان به یک قرارداد هوشمند منتقل کرد که نه تنها این بندها را فهرست می کند بلکه به صورت الگوریتمی نیز اعمال می کند. (کنترل مجموعه کاملی از نهادهایی که در حال حاضر معاملات را به صورت دستی تأیید می کنند، مانند: دفاتر اسناد رسمی، ثبت املاک و وکلایی که رویه های عمومی را تأیید می کنند.)
قراردادهای هوشمند فراتر از امور مالی هستند و دارای برنامه های متنوعی مانند بازی های ویدیویی هستند، مانند Axie Infinity معروف یا Decentraland باورنکردنی هستند که به شما امکان می دهد در یک دنیای مجازی (Metaverse) ایجاد، کاوش و تجارت کنید.
سایر کاربردهای قراردادهای هوشمند در مدیریت داده ها، زنجیره تامین با اینترنت اشیا، فرآیندهای انتخاباتی، بیمه، قابلیت ردیابی کالا در کانتینرها در سراسر جهان، حفاظت از حق چاپ و مالکیت معنوی و بسیاری موارد دیگر است.
اوراکل: یکی از مشکلات پروتکل های بلاک چین این است که آنها از دنیای خارج از خود زنجیره جدا هستند. به عنوان مثال، بلاک چین اتریوم فقط از آنچه در شبکه خود اتفاق می افتد می داند و نه در سایر شبکه ها یا پروتکل ها، برنامه های قراردادهای هوشمند و توکن های بومی اتریوم را محدود می کند و در نتیجه سودمندی پلتفرم را کاهش می دهد. این به عنوان اوراکل شناخته می شود.
در زمینه قراردادهای هوشمند، اوراکل هر منبع داده ای برای گزارش اطلاعات خارج از بلاک چین است و چالش بزرگی را برای DeFi برای دستیابی به ابزار فراتر از زنجیره ایزوله خود نشان می دهد. نمونه بارز آن پلتفرم اوراکل بلاک چین، چین لینک برای قراردادهای هوشمند ترکیبی یا Chainlink Blockchain Oracles for Hybrid Smart Contracts است که بر روی اتریوم طراحی شده و هدف آن حل مشکل ارتباطات خارج از بلاک چین اصلی است.
استیبل کوین ها «مکانی که در آن فاینانس سنتی و دیفای به هم می رسند»: یکی از کاستی های عمده بسیاری از ارزهای دیجیتال، نوسانات بیش از حد قیمت های بازار آنهاست. این موضوع می تواند باعث ایجاد اصطکاک در کاربران برنامه های DeFi شود که به دلیل تحمل ریسک پایین دارایی های فرار مانند بیت کوین، اتر یا ارزهای دیجیتال دیگر است. برای حل این مشکل، یک زیربخش کامل از ارزهای دیجیتال به نام استیبل کوین ها پدید آمده است که برابری قیمت را با برخی دارایی های مرجع مانند دلار آمریکا، یورو، پوند استرلینگ، طلا و غیره حفظ می کند. این برابری، ثبات را برای سرمایه گذاران در استفاده برای برنامه های DeFi فراهم کرده و حتی می توان از آنها برای ارائه قرار گرفتن در معرض بازار در زنجیره عملکرد یک دارایی که خارج از بلاک چین است استفاده کرد، به عنوان مثال: طلا، سهام شرکت ها یا ETF (صندوق قابل معامله در بورس مانند VOO - Vanguard).
سه نوع اصلی استیبل کوین عبارتند از: 1) تضمین شده توسط ارزهای فیات، 2) دارای ضمانت ارز دیجیتال و 3) بدون وثیقه. بزرگترین استیبل کوین تضمین شده با ارز فیات، تتر (USDT) است که ارزش بازار آن ۷۵.۶ میلیارد دلار است که آن را به یکی از بزرگترین ارزهای دیجیتال امروز پس از بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و بایننس کوین (BNB) تبدیل می کند.
دومین استیبل کوین بزرگ USD Coin (USDC) است که توسط Coinbase پشتیبانی می شود. هر دو Tether (USDT) و USD Coin (USDC) برای ادغام در پروتکل های DeFi بسیار محبوب و مفید هستند.
برنامه های غیرمتمرکز: dApps جزء اساسی DeFi هستند. این نرم افزارهای کاربردی مشابه نرم افزارهای سنتی هستند، با این تفاوت که روی پلتفرم های قراردادهای هوشمند کار می کنند. مزایای اصلی عدم وجود مجوزها و مستقل بودن آنها (بدون دخالت نهادهای کنترل) است. dApps می تواند توسط هر کسی که به کامپیوتر و اینترنت دسترسی دارد توسعه داده شده و استفاده شود.
بدون شک، در حال حاضر اتریوم "بلاک چین قابل برنامه ریزی جهان" است. اینترنت که ما می شناسیم، وب 2.0، با ورود وب 3 به شدت تغییر خواهد کرد و البته نحوه زندگی ما را تغییر خواهد داد (متاورس).
برخی از محصولات یا برنامه های DeFi
محصولات و برنامه های دیفای نیز گویای نوع رقابت DeFi و TradFi است. در حالی که ما در مراحل اولیه این فناوری ها هستیم، بلاک چین، DeFi و قراردادهای هوشمند فرصت های جدیدی را با سرعتی باورنکردنی ایجاد می کنند. مثلا:
پلتفرم های مدیریت اعتبار و وام مسکن که از ارزهای دیجیتال به عنوان وثیقه استفاده می کنند و به جای نهادهای متمرکز مانند دولت ها، فدرال رزرو یا بانکهای مرکزی، نرخ های بهره را خود بازار تنظیم می کند. البته، خطرات زیادی مانند پول شویی و یا طرح های مالیاتی وجود دارد که فرار را ترویج می کند، بنابراین دولت ها فعالانه روی توسعه پروژه های نظارتی بر اساس هوش مصنوعی، اینترنت اشیا یا سایر فناوری های نمایی کار می کنند.
تامین مالی پروژههای زیربنایی، املاک و مستغلات، فناوری، پایداری و تغییرات آب و هوایی و غیره؛ از طریق استفاده از توکن ها و قراردادهای هوشمند. هر کسی می تواند سرمایه گذار پروژه های بزرگ در مقیاس جهانی باشد که از طریق ابزارهای DeFi تامین مالی می شوند.
شرکت هایی که سهام خود را در سیستم های سنتی مانند NYSE، بورس اوراق بهادار لندن، بورس اوراق بهادار توکیو (TSE/TYO) فهرست می کنند. آنها شروع به انتشار توکن "نوعی سهام در سهام" می کنند که می تواند به صورت غیرمتمرکز توسط کاربران در سراسر جهان به دست آید و فرصت دسترسی به بازار سهام را به تعداد زیادی از سرمایه گذاران در هر اندازه ای بدهد.
بازارهای بزرگ غیرمتمرکز، جایی که افراد علاقه مند می توانند کالاها یا خدمات را مبادله کنند. بنابراین، ما بازار باورنکردنی NFT (توکن های غیرقابل تعویض) و فرصت های بزرگی را داریم که این موضوع صنعت نارنجی (صنایع خلاق) را به دنبال دارد.
سایر محصولات مالی و سرمایه گذاری که هنوز نمی دانیم: بازار آتی، روش های پرداخت، سرمایه گذاری در انواع دارایی های دیجیتال، سرمایه گذاری در Metaverse و غیره.
رقابت DeFi و TradFi
در رقابت DeFi و TradFi سوالی که DeFi برای تأمین مالی سنتی مطرح می کند این است که «آیا واسطه گری ارزشمند است یا خیر؟». در پاسخ باید گفت اگر چیزهایی که یک بانک یا یک مدیر دارایی انجام می دهد چیزهایی باشد که می توان آنها را ارزان تر و کارآمدتر به روشی خودکار از طریق نرم افزار ارائه کرد، در نهایت منجر به خروج سرمایه از واسطه های سنتی میشود.
این امر آینده امور مالی را کاملاً در دست مشتریان قرار می دهد. این مشتریان هستند که سطوح اختلال و بی واسطه گری که بخش مالی متحمل خواهد شد را تعیین می کنند.
جدول زیر رقابت DeFi و TradFi را براساس برخی از تفاوت های بین این دو نشان می دهد.
TradFi | DeFi | |
صدور پول | دولت | پاداش اثبات کار و اثبات سهام |
انتقال پول | پول نقد | تراکنش ارز دیجیتال و توکن |
وام دادن/قرض گرفتن پول | بانک ها | تراکنشP2P توکنیزه شده |
مبادله دارایی ها | بورس و کارگزاران، مانند نزدک | صرافی غیرمتمرکز |
سرمایه گذاری پول | سهام، اوراق قرضه، و غیره، قابل دسترسی از طریق بانک ها و بورس | محصولات مالی توکن شده (ICO، STO و سبد توکن) |
نتیجه گیری
در رقابت DeFi و TradFi باید به این نکته اشاره کرد که علی رغم قدرت امور مالی سنتی دیفای درحال پیشتازی است. DeFi در رشد تصاعدی آشکاری قرار دارد. با این حال، با تعدادی از مسائل اقتصادی، فنی، اخلاقی و سیاست عمومی که باید به آنها توجه شود، ناپخته و بی ثبات باقی می ماند. DeFi پتانسیل تغییر امور مالی سنتی جهان را دارد اما فعالیت های آن تا به امروز بر حدس و گمان، اهرم و ایجاد بازده در میان جامعه صاحبان دارایی های دیجیتال متمرکز شده است. در نهایت، موفقیت یا شکست DeFi بستگی به این دارد که آیا می تواند به وعده های خود مبنی بر خدمات مالی باز و با اعتماد بالا کند.
در طول سال 2021، سرمایه گذاران DeFi از بازدهی 10 درصد، 15 درصد و گاهی اوقات 20 درصد در دارایی های دیجیتال خاص برخوردار بوده اند. این در حالی است که تعداد بسیار کمی از ابزارهای مالی سنتی می توانند با این بازده رقابت کنند و این یکی دیگر از موارد مطرح در رقابت DeFi و TradFi است.
این همان چیزی است که وقتی یک صنعت مختل می شود اتفاق می افتد. هتل ها و شرکت های تاکسیرانی این موضوع را به ترتیب با ظهور Airbnb و Uber آموختند و شرکت های فعلی از هر اهرم مالی و نظارتی برای حفظ موقعیت خود استفاده کردند.
همین امر در حال حاضر در امور مالی سنتی (tradfi) اتفاق می افتد. همچنین در طول سال 2021، قانون گذاران، تنظیم کنندهها و روسای بانک های مرکزی وارد عمل شده اند تا مقررات مالی غیرمتمرکز در کشورهای خود را تحت فشار قرار دهند ولی با این حال DeFi همچنان در حال رشد است. در زمان نگارش این مقاله، بیش از 100 میلیارد دلار در بازارهای DeFi قفل شده است آن هم تنها در چند سال. در واقع عدم واسطه گری مالی سنتی از نظریه به واقعیت منتقل شده است.