ارز دیجیتال غیرمتمرکز، طبق تعریف چارلی لی (خالق لایت کوین)، باید ذاتا در معرض حملات 51% باشد چه از طریق هش ریت، استیک (سهام) یا هر منبع قابل دسترس بدون نیاز به مجوز. این ویژگی نشان دهنده ماهیت واقعی غیرمتمرکز بودن است؛ جایی که هیچ نهاد متمرکزی کنترل شبکه را در دست ندارد و تصمیم گیری به صورت جمعی توسط جامعه توزیع شده انجام می شود. در ادامه به مقایسه مفصل ارز دیجیتال متمرکز و غیرمتمرکز می پردازیم و نشان می دهیم که ارز دیجیتال غیرمتمرکز باید چه ویژگی هایی داشته باشد.
ارز دیجیتال غیرمتمرکز
ارز دیجیتال غیرمتمرکز به سیستمی اطلاق می شود که در آن کنترل شبکه به جای یک نهاد مرکزی، بین مشارکت کنندگان توزیع شده است. در چنین شبکه ای، تراکنش ها توسط جامعه کاربران به صورت جمعی تایید و ثبت می شوند، به طوری که هیچ فرد یا گروهی به تنهایی قادر به دستکاری یا توقف شبکه نیست. این مفهوم که ریشه در ایده «جامعه های خودگردان» الینور استروم دارد، در واقع واکنشی به سیستم های متمرکز سنتی است و هدف آن ایجاد ساختارهای دموکراتیک تر در مدیریت منابع و تصمیم گیری ها می باشد. ماهیت غیرمتمرکز این ارزها نه تنها امنیت شبکه را افزایش می دهد، بلکه آن را در برابر سانسور و کنترل متمرکز مقاوم می سازد.
چه دلایلی که بلاک چین ها و ارزهای دیجیتال را غیرمتمرکز می کنند؟
عوامل کلیدی که بلاک چین ها و ارزهای دیجیتال را غیرمتمرکز می کنند عبارتند از: ساختار توزیع شده شبکه، مکانیسم اجماع غیرمتمرکز و مشارکت باز کاربران. برخلاف سیستم های متمرکز مانند مسترکارت که داده ها را روی سرورهای اختصاصی ذخیره می کند، بلاک چین ها توسط هزاران نود مستقل در سراسر جهان اداره می شوند که هر کدام نسخه ای کامل از دفتر کل را نگهداری می کنند. این معماری همراه با پروتکل های اجماعی مانند اثبات کار (PoW) یا اثبات سهام (PoS)، امکان کنترل جمعی را فراهم می آورد، به طوری که هیچ نهاد واحدی نمی تواند به تنهایی شبکه را کنترل یا دستکاری کند. همچنین، باز بودن شبکه برای مشارکت عمومی و ناشناس ماندن نسبی از دیگر ویژگی های اساسی تمرکززدایی در این سیستم ها محسوب می شود.
اساس کار ارز دیجیتال غیرمتمرکز چیست؟
اساس کار ارز دیجیتال غیرمتمرکز بر پایه بلاک چین به عنوان یک دفترکل توزیع شده استوار است که در آن پردازش و تایید تراکنش ها به جای یک نهاد مرکزی (مانند مسترکارد)، توسط شبکه ای از رایانه های مستقل و ناشناس به نام ماینرها یا سهام گذاران (در سیستم های اثبات سهام) انجام می شود. این مشارکت کنندگان با استفاده از قدرت محاسباتی یا دارایی های خود در فرآیند اجماع شبکه شرکت کرده و در ازای تایید صحت تراکنش ها و ایجاد بلاک های جدید، با ارزهای دیجیتال تازه ایجاد شده پاداش می گیرند. این مکانیسم نه تنها امنیت شبکه را تضمین می کند، بلکه با حذف واسطه های متمرکز، امکان دسترسی آزاد و بدون نیاز به اعتماد را برای همه کاربران فراهم می آورد.
ارز دیجیتال غیرمتمرکز از دو مکانیسم اصلی برای حفظ امنیت و غیرمتمرکز بودن استفاده می کند: در سیستم های اثبات کار (PoW)، هر فردی می تواند با سخت افزارهای تخصصی به عنوان ماینر فعالیت کند و در ازای تامین امنیت شبکه، پاداش دریافت نماید. در مقابل، سیستم های اثبات سهام (PoS) به جای مصرف انرژی زیاد، از سهام گذارانی که مقادیر قابل توجهی از ارز دیجیتال غیرمتمرکز را در شبکه قفل می کنند، استفاده می کنند.
قلب تپنده این سیستم ها، نودها هستند که جایگزین نهادهای متمرکز سنتی شده اند و تنها زمانی می توانند در شبکه تاثیرگذار باشند که بیش از 50% قدرت آن را در اختیار بگیرند. این ساختار هوشمندانه که مبتنی بر اجماع جمعی نودها روی یک نسخه واحد از دفتر کل است، اساس غیرمتمرکز بودن بلاک چین ها و ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز را تشکیل می دهد. یکی از ویژگی های کلیدی که ارزهای دیجیتال را ذاتا غیرمتمرکز می سازد، امکان فورک کردن است.
هر کاربر یا گروهی می توانند با ایجاد تغییراتی در کد منبع یک ارز دیجیتال موجود، نسخه ای جدید و مستقل از آن ایجاد کنند، همان طور که لایت کوین و بیت کوین کش به عنوان فورک های موفق بیت کوین پدید آمدند. این قابلیت که مستقیما از ماهیت متن باز و غیرمتمرکز بلاک چین ها نشات می گیرد، در سیستم های مالی سنتی کاملا غیرممکن است، چرا که هیچ فرد یا گروهی نمی تواند بدون مجوز نهادهای مرکزی، نسخه ای جدید از یک ارز فیات ایجاد کند. این آزادی عمل در ایجاد انشعاب، نه تنها حق انتخاب را به جامعه کاربران می دهد، بلکه تضمینی است بر غیرمتمرکز بودن واقعی این فناوری، چرا که هیچ مرجع واحدی نمی تواند مانع از ایجاد تغییرات یا نسخه های جدید شود.
مقایسه ارز دیجیتال غیرمتمرکز و متمرکز
تفاوت اصلی بین ارز دیجیتال غیرمتمرکز و سیستم های متمرکز در طیف کنترل و دسترسی نهفته است. در حالی که یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز مانند بیت کوین به طور کامل توسط شبکه ای از نودهای مستقل و بدون نیاز به مجوز اداره می شود، بلاک چین های خصوصی مورد استفاده شرکت ها (مثل زنجیره تامین مواد غذایی یا مدیریت واکسن) گرچه از فناوری مشابهی استفاده می کنند اما ذاتا متمرکزتر هستند.
این سیستم های خصوصی با محدود کردن اجرای نودها به مشارکت کنندگان تایید شده، کنترل بیشتری را برای موسسات مرکزی فراهم می کنند و در عوض مزایایی مانند سرعت و هزینه عملیاتی کمتر را ارائه می دهند. بنابراین در حالی که ارز دیجیتال غیرمتمرکز حداکثر تمرکززدایی را دنبال می کند، بسیاری از پیاده سازی های سازمانی در جایی میان این دو سر طیف قرار می گیرند و بسته به نیازهای عملیاتی، درجات مختلفی از تمرکز را می پذیرند.
تفاوت کلیدی بین بلاک چین های عمومی و خصوصی در میزان تمرکز آنهاست. در حالی که بلاک چین های عمومی مانند بیت کوین به عنوان پایه ای برای ارز دیجیتال غیرمتمرکز عمل می کنند، برخی پلتفرم ها مانند ایاس (EOS) یا بایننس اسمارت چین (BSC) با واگذاری قدرت اعتبارسنجی به گروه های کوچکی از نودها، درجه ای از تمرکز را می پذیرند تا کارایی را افزایش دهند.
این رویکرد اگرچه مزایایی مانند سرعت بالاتر و هزینه های کمتر تراکنش را به همراه دارد اما منتقدان معتقدند که شبکه هایی مانند BSC عملا تحت کنترل نهادهای متمرکزی مانند صرافی بایننس قرار دارند. این موضوع نشان می دهد که حتی در دنیای ارز دیجیتال، طیفی از تمرکززدایی وجود دارد و برخی پروژه ها برای دستیابی به مقیاس پذیری بیشتر، از ایده آل های غیرمتمرکز فاصله می گیرند.
استیبل کوین های متمرکز و غیرمتمرکز
استیبل کوین ها به دو دسته متمرکز و غیرمتمرکز تقسیم می شوند که هر کدام مکانیسم متفاوتی برای حفظ ارزش دارند. تتر (USDT) به عنوان بزرگترین استیبل کوین متمرکز بازار، همواره با چالش های شفافیت در مورد پشتوانه های واقعی خود روبرو بوده است، در حالی که ارز دیجیتال غیرمتمرکز مانند دای از طریق قراردادهای هوشمند و وثیقه های رمزنگاری شده در سیستم های غیرمتمرکز، ارزش خود را حفظ می کند.
گزارش ها نشان می دهد که تتر بخشی از ذخایر خود را به شرکت های پرریسک مانند سلسیوس وام داده است، این در حالی است که این شرکت بارها به دلیل عدم شفافیت در افشای دقیق دارایی های پشتوانه مورد انتقاد قرار گرفته است. این تناقض ها در حالی است که ارز دیجیتال غیرمتمرکز دای با مکانیسم های شفاف و خودکار، بدون نیاز به اعتماد به نهاد مرکزی، ارزش خود را ثابت نگه می دارد و نمونه ای از مزایای واقعی تمرکززدایی در فضای ارزهای دیجیتال محسوب می شود.
روش توزیع توکن های در پروژه های کریپتویی
توزیع اولیه توکن ها در پروژه های کریپتویی یکی از چالش برانگیزترین جنبه های حرکت به سمت تمرکززدایی کامل است. بسیاری از پروژه ها، از جمله پلتفرم های معروف دیفای مانند یونی سواپ و آوه، با توزیع بخش قابل توجهی از توکن ها بین سرمایه گذاران خطرپذیر و اعضای تیم شروع می کنند که این امر در مراحل اولیه باعث تمرکز قدرت می شود.
این رویکرد که به نام پری ماین شناخته می شود، اگرچه ممکن است ناعادلانه به نظر برسد اما در عمل راه حلی عملی برای تامین مالی و توسعه اولیه پروژه هاست. نکته کلیدی این است که این پروژه ها به تدریج و با گسترش جامعه کاربران، کنترل را به ذینفعان بیشتری واگذار می کنند و به سمت مدل واقعی ارز دیجیتال غیرمتمرکز حرکت می نمایند. این فرآیند تدریجی تمرکززدایی، اگر با شفافیت و برنامه ریزی دقیق همراه باشد، می تواند توازن مناسبی بین نیازهای اولیه توسعه و آرمان های غیرمتمرکز سازی ایجاد کند.
عوامل تعیین کننده غیرمتمرکز بودن یک ارز دیجیتال
تعیین میزان غیرمتمرکز بودن یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز نیازمند بررسی چندین عامل کلیدی است که در طیفی از تمرکز تا عدم تمرکز قرار می گیرند. مهم ترین این عوامل شامل توزیع قدرت استخراج یا اعتبارسنجی، پراکندگی جغرافیایی نودها، نحوه توزیع اولیه توکن ها، میزان کنترل توسعه دهندگان اصلی و مقاومت شبکه در برابر حملات 51% می باشد.
باید توجه داشت که غیرمتمرکز بودن یک ویژگی مطلق نیست، بلکه امری نسبی و پویاست که ممکن است با گذشت زمان تغییر کند. برخی پروژه هایی که امروز به عنوان ارز دیجیتال غیرمتمرکز شناخته می شوند، ممکن است در عمل دارای درجات مختلفی از تمرکز در جنبه های مختلف باشند. همچنین تفاوت در معماری بلاک چین ها (مانند تفاوت بین مدل های اثبات کار و اثبات سهام) مقایسه میزان غیرمتمرکز بودن پروژه های مختلف را پیچیده تر می سازد. در واقع، یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز واقعی باید در تمام این ابعاد به سمت توزیع هرچه بیشتر قدرت و کنترل پیش برود.
معرفی برترین ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز
بیت کوین
بیت کوین به عنوان پیشروترین ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز جهان شناخته می شود که علی رغم چالش های احتمالی در تمرکز استخراج، همچنان استاندارد طلایی تمرکززدایی محسوب می گردد. این شبکه با دارا بودن بیش از 13 هزار نود فعال و توزیع گسترده استخراج کنندگان در سطح جهانی، ساختاری به شدت مقاوم در برابر کنترل متمرکز ایجاد کرده است.
اگرچه وجود استخرهای بزرگ استخراج که بخش قابل توجهی از هش ریت را در اختیار دارند نگرانی هایی ایجاد میکند اما اندازه عظیم شبکه و ملاحظات اقتصادی، انجام حملات 51 درصد را عملا غیرممکن ساخته است. قدرت واقعی این ارز دیجیتال غیرمتمرکز در توانایی آن برای حفظ امنیت و یکپارچگی شبکه بدون اتکا به هیچ نهاد مرکزی نهفته است، ویژگی ای که بیت کوین را به الگویی بی نظیر در دنیای رمزارزها تبدیل کرده است.
اتریوم
اتریوم به عنوان دومین ارز دیجیتال غیرمتمرکز بزرگ جهان، با وجود دارا بودن بیش از 10,000 نود، با چالش هایی در توزیع جغرافیایی نودها مواجه است که بیش از نیمی از آنها در ایالات متحده متمرکز شده اند. این شبکه اگرچه از نظر فنی ساختار غیرمتمرکزی دارد اما از منظر حاکمیتی هنوز تحت تاثیر قابل توجه ویتالیک بوترین، بنیان گذار آن قرار دارد که این موضوع تا حدی ایده آل های تمرکززدایی کامل را تحت الشعاع قرار می دهد. با این حال، اتریوم همچنان به عنوان یکی از پیشگامان حوزه ارز دیجیتال غیرمتمرکز شناخته می شود که با گذار به مدل اثبات سهام و توسعه روز افزون جامعه کاربرانش، گام های بلندی به سمت تمرکززدایی بیشتر برداشته است.
مونرو
مونرو به عنوان یکی از ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز پیشرو، با معماری خاص خود که امکان استخراج با سخت افزارهای معمولی را فراهم می کند، سطح بالایی از تمرکززدایی را حفظ کرده است. این شبکه با بیش از 2000 نود فعال که در سراسر جهان پراکنده شده اند، از نظر جغرافیایی توزیع نسبتا متعادلی دارد. هر چند مانند دیگر ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز، مونرو نیز با چالش تمرکز در استخرهای استخراج مواجه است که در آن چهار استخر بزرگ بیش از 85% از قدرت هش شبکه را در اختیار دارند.
همچنین جامعه توسعه دهندگان این پروژه در مقایسه با بیت کوین و اتریوم از تمرکز بیشتری برخوردار است. با این وجود، ویژگی های حریم خصوصی محور و مقاومت در برابر استخراج انحصاری، مونرو را به یکی از نمونه های برجسته ارز دیجیتال غیرمتمرکز تبدیل کرده است که به رغم چالش ها، تعهد خود به اصول تمرکززدایی را حفظ کرده است.
بهترین استیبل کوین های غیرمتمرکز
استیبل کوین های غیرمتمرکز به عنوان یک دسته مهم از ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز، ارزش خود را نه از طریق پشتوانه های متمرکز، بلکه با استفاده از مکانیسم های هوشمند مبتنی بر بلاک چین و وثیقه های رمزنگاری شده حفظ میکنند. این استیبل کوین ها که قیمت آنها معمولا به دارایی های پایدار مانند دلار آمریکا پیوند خورده است، جایگزینی غیرمتمرکز برای نمونه های متمرکز مانند تتر ارائه می دهند.
از جمله برترین نمونه های ارز دیجیتال غیرمتمرکز در این حوزه می توان به دای (DAI) اشاره کرد که توسط سیستم وثیقه گذاری هوشمند MakerDAO پشتیبانی می شود، یا فرکس (FRAX) که از ترکیب الگوریتم های پیچیده و وثیقه های دیجیتال استفاده می کند. این استیبل کوین های غیرمتمرکز نه تنها شفافیت بیشتری ارائه می دهند، بلکه به کاربران امکان مشارکت در حاکمیت شبکه را نیز می دهند که این ویژگی آنها را به گزینه ای ایده آل برای اکوسیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) تبدیل کرده است.