شاخص ‌های عملکرد کلیدی اخیرا مورد توجه گسترده تریدرها قرار گرفته ‌اند که در این میان، شاخص Days to Cover mNAV به عنوان معیاری مهم و گاهی چالش ‌برانگیز، کانون توجه سرمایه‌ گذاران و تحلیلگران شده است. Days to Cover mNAV دقیقاً چیست و چه کسانی از آن استفاده می‌کنند؟ این شاخص مدت زمانی را نشان می ‌دهد که برای پوشش موقعیت ‌های فروش استقراضی بر اساس ارزش خالص دارایی ‌های تعدیل‌ شده (mNAV) لازم است و عمدتا برای ارزیابی ریسک و فشار فروش در بازارهای مالی کاربرد دارد. این ابزار به ویژه برای تحلیلگران، مدیران صندوق‌ ها و سرمایه‌ گذارانی مفید است که به دنبال درک بهتر تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار هستند.

شاخص Days to Cover mNAV چیست؟ 

شاخص Days to Cover mNAV به زبان ساده نشان می ‌دهد که یک شرکت دارنده بیت ‌کوین، با توجه به نرخ فعلی خریدهایش، چند روز طول می‌کشد تا با ذخایر بیت ‌کوین خود بتواند ارزش بازار خود را پوشش دهد. در این شاخص، عدد کمتر نشان ‌دهنده عملکرد بهتر (توانایی سریع‌ تر در پوشش تعهدات) و عدد بالاتر بیانگر عملکرد ضعیف ‌تر است. برای درک بهتر این معیار، باید آن را به دو بخش تقسیم کرد:

1) Days to Cover که از بازارهای سنتی گرفته شده و مدت زمان لازم برای پوشش موقعیت‌ های فروش را اندازه می‌گیرد.

2) mNAV (ارزش خالص تعدیل ‌شده دارایی‌ ها) که مختص شرکت ‌های فعال در حوزه بیت ‌کوین است و ذخایر رمزارزی آنها را در نظر می‌گیرد. این شاخص به سرمایه‌ گذاران کمک می‌کند تا سلامت مالی و ریسک ‌های مرتبط با این شرکت ‌ها را ارزیابی کنند.

معنی Days to Cover چیست؟ 

Days to Cover یک شاخص کلیدی در بازارهای سنتی است که نشان می ‌دهد با توجه به حجم معاملات روزانه، چند روز زمان لازم است تا تمام موقعیت ‌های فروش استقراضی (Short Positions) در یک سهم پوشش داده شوند. این شاخص با تقسیم تعداد سهام فروخته ‌شده به صورت استقراضی بر میانگین حجم معاملات روزانه محاسبه می‌ شود. مثلا اگر 2 میلیون سهم به صورت استقراضی فروخته شده باشد و میانگین حجم معاملات روزانه 1 میلیون سهم باشد، Days to Cover برابر 2 روز خواهد بود، یعنی دو روز طول می ‌کشد تا تمام فروشندگان استقراضی بتوانند موقعیت خود را ببندند. این شاخص به سرمایه ‌گذاران کمک می‌ کند فشار فروش و احتمال بازپرداخت موقعیت ‌های استقراضی را ارزیابی کنند.

Days to Cover به عنوان نشانگری از احساسات بازار عمل می‌کند اعداد بالا (مثلا 10 روز یا بیشتر) حاکی از بدبینی شدید معامله‌ گران و انتظار کاهش قیمت است. همین سطوح بالا، خطر شورت اسکوییز را هم افزایش می ‌دهد؛ پدیده ‌ای که وقتی رخ می ‌دهد که افزایش قیمت، فروشندگان استقراضی را مجبور به خرید فوری برای پوشش موقعیت ‌هایشان می‌کند و این تقاضای ناگهانی، قیمت را به شکل انفجاری بالا می ‌برد. در نتیجه، این شاخص هم برای سرمایه ‌گذاران بلندمدت (که به دنبال فرصت ‌های شورت اسکوییز می‌گردند) و هم برای معامله‌ گران استقراضی (که باید ریسک خروج پر هزینه از موقعیت را بسنجند) ابزار ارزشمندی محسوب می ‌شود؛ در واقع Days to Cover هم هشدار می ‌دهد و هم فرصت ‌آفرین است.

معنای mNAV چیست؟

mNAV (ارزش خالص دارایی تعدیل‌ شده) مفهومی نوظهور در اکوسیستم کریپتو است که با معیارهای سنتی مانند NAV متفاوت می ‌باشد. در حالی که NAV سنتی از تفاوت دارایی ‌ها و بدهی ‌های یک شرکت به دست می ‌آید و Bitcoin NAV صرفا ارزش دلاری ذخایر بیت ‌کوین شرکت را نشان می ‌دهد، mNAV در واقع یک ضریب تعدیلی است که از تقسیم ارزش بنگاه (Enterprise Value) شامل ارزش بازار، بدهی ‌ها و سهام ممتاز منهای نقدینگی بر Bitcoin NAV محاسبه می ‌شود. این شاخص به سرمایه ‌گذاران کمک می‌کند تا ارزش واقعی شرکت ‌های حوزه کریپتو را با در نظر گرفتن تمام تعهدات مالی ‌شان نسبت به ذخایر بیت‌ کوین ارزیابی کنند و تصویر دقیق ‌تری از سلامت مالی این شرکت ‌ها ارائه می ‌دهد.

mNA در واقع نشانگر میزان ارزش افزوده ‌ای است که بازار به یک شرکت کریپتویی نسبت به ارزش ذاتی ذخایر بیت‌ کوین آن اختصاص می ‌دهد. برای مثال، mNAV=2 به این معناست که ارزش بنگاه شرکت دو برابر ارزش واقعی بیت‌ کوین ‌های نگهداری شده در ترازنامه آن است؛ این تفاوت عمدتا نشان ‌دهنده اعتماد سرمایه ‌گذاران به استراتژی ‌های انباشت و رشد آتی شرکت می ‌باشد. با این حال، شرکت‌ هایی مانند مایکرو استراتژی به طور صریح تاکید می‌کنند که mNAV یک معیار غیراستاندارد است، نباید به عنوان جایگزینی برای گزارش های مالی رسمی در نظر گرفته شود و صرفا توسط سرمایه ‌گذاران نهادی و حرفه ‌ای که به درک کاملی از محدودیت ‌های تحلیلی آن دست دارند باید مورد استفاده قرار گیرد. این شاخص بیشتر به عنوان ابزاری تکمیلی برای ارزیابی پتانسیل رشد شرکت‌ های حوزه دارایی ‌های دیجیتال کاربرد دارد.

تیم توسعه دهنده شاخص Days to Cover mNAV

شاخص Days to Cover mNAV به عنوان یک شاخص تحلیلی نوین در حوزه ارزهای دیجیتال، عمدتا توسط آدام بک رمزنگار پیشگام و مدیرعامل شرکت بلاک ‌استریم توسعه و ترویج شده است. بک که خالق سیستم هش‌ کش (پیش ‌نیاز الگوریتم اثبات کار بیت‌ کوین) و از چهره‌ های کلیدی در اکوسیستم بیت‌ کوین محسوب می ‌شود، در سال 2014 بلاک ‌استریم را تاسیس کرد که بر توسعه زیرساخت ‌های پیشرفته مانند شبکه لیکویید و ماهواره بلاک ‌استریم متمرکز است.

در می 2025، او با انتشار تحلیل‌ هایی در شبکه ‌های اجتماعی، این شاخص را برای ارزیابی عملکرد شرکت ‌های انباشت ‌کننده بیت ‌کوین مانند مایکرو استراتژی و متاپلنت ژاپن معرفی کرد. این معیار ترکیبی از مفاهیم مالی سنتی (Days to Cover) و نوآوری‌های حوزه کریپتو (mNAV) است که به سرمایه ‌گذاران کمک می‌ کند کارایی استراتژی ‌های انباشت این شرکت‌ ها را مقایسه کنند.

معرفی شرکت ‌های تاپ براساس شاخص Days to Cover mNAV

مایکرو استراتژی

مایکرو استراتژی به عنوان پیشتاز جهانی در انباشت بیت‌ کوین در بین شرکت ‌های عمومی، تحت رهبری جسورانه مایکل سیلر، با اتخاذ استراتژی تهاجمی خرید بیت‌ کوین از طریق انتشار سهام و اخذ وام، به بزرگ‌ ترین دارنده سازمانی بیت‌ کوین تبدیل شده است. همین مقیاس عظیم عملیاتی، چالشی اساسی ایجاد کرده است: مشکل در دستیابی به بازدهی روزانه بالا که نهایتا منجر به امتیاز Days to Cover بالاتر در مقایسه با رقبای کوچکتر می ‌شود. این پارادوکس نشان می ‌دهد که هرچه شرکت بزرگ ‌تر می‌ شود، انعطاف ‌پذیری آن در اجرای استراتژی‌ های انباشت سریع کاهش می ‌یابد.

متاپلنت (Metaplanet)

متاپلنت با نماد 3350.T در بازار توکیو، به عنوان نمونه بارز یک شرکت چابک در انباشت بیت‌ کوین شناخته می ‌شود. این شرکت ژاپنی با استراتژی تهاجمی خود که بارها توسط آدام بک مورد تحسین قرار گرفته توانسته امتیاز Days to Cover بسیار پایین کسب کند. اندازه جمع‌ و جور متاپلنت به آن این مزیت رقابتی را داده که با مانور پذیری بیشتر، بازدهی درصدی بالاتری نسبت به غول ‌هایی مانند مایکرو استراتژی ثبت کند و از مزایای خاص استارتاپ ‌های چابک در فضای پرنوسان ارزهای دیجیتال بهره‌ مند شود. این رویکرد، متاپلنت را به الگویی جذاب برای شرکت های کوچک ‌تر فعال در حوزه بیت ‌کوین تبدیل کرده است.

بلاک چین گروپ (The Blockchain Group)

بلاک چین گروپ با نماد ALTBG.PA در بازار بورس پاریس، به عنوان یک بازیگر نوپا و پویا در حوزه بیت‌ کوین شناخته می ‌شود. این شرکت با اجرای استراتژی انباشت سریع و تهاجمی بیت ‌کوین، توانسته امتیاز Days to Cover پایینی کسب کند که نشان‌ دهنده عملکرد مطلوب آن است. این موفقیت منجر به رشد قابل توجه قیمت سهام شرکت شده و آن را به نمونه ‌ای جذاب از شرکت ‌های نوظهور فعال در حوزه دارایی ‌های دیجیتال تبدیل کرده است. چابکی و سرعت عمل این شرکت در مقایسه با رقبای بزرگتر، مزیت رقابتی مهمی برای آن ایجاد کرده است.

سمیلر ساینتیفیک (Semler Scientific)

سمیلر ساینتیفیک با نماد SMLR، نمونه جالبی از تحول استراتژیک یک شرکت سنتی به بازیگر حوزه کریپتو است. این شرکت فعال در بخش تجهیزات پزشکی با اتخاذ رویکرد جدید شرکت خزانه ‌داری بیت ‌کوین، تحولی چشمگیر ایجاد کرد. استراتژی انباشت فعال بیت‌ کوین توسط سمیلر ساینتیفیک به بهبود قابل توجه امتیاز Days to Cover آن انجامیده که به نوبه خود موجب رشد قیمت سهامش شده است. این مورد موفق نشان می ‌دهد چگونه تغییر جهت استراتژیک به سمت انباشت بیت‌ کوین می ‌تواند به عنوان اهرمی قدرتمند برای ایجاد ارزش سهامداران عمل کند.

اگه توهم میخوای در زمینه ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنی اما نمیدونی از کجا شروع کنی؛ روی لینک زیر کلیک کن.

آموزش ارز دیجیتال

اهمیت شاخص Days to Cover mNAV برای شرکت ها

اهمیت شاخص Days to Cover mNAV برای شرکت ‌های انباشت ‌کننده بیت‌ کوین تنها یک معیار تحلیلی نیست، بلکه هسته مرکزی مدل کسب ‌و کار آنها محسوب می ‌شود. این شاخص از دو جهت حیاتی است: اولا به عنوان نشانگر عملکرد عمل می‌کند هرچه امتیاز پایین‌ تر باشد، نشان ‌دهنده اثربخشی بیشتر در استراتژی انباشت است. ثانیا نقش تعیین ‌کننده ‌ای در جذب سرمایه دارد، چرا که عملکرد مطلوب در این شاخص می ‌تواند منجر به افزایش تقاضا برای سهام شرکت، رشد قیمت سهام و افزایش پریمیوم mNAV شود. در واقع، این شاخص هم دماسنج سلامت مالی شرکت است و هم اهرمی برای جذب سرمایه ‌گذاران جدید.

شاخص Days to Cover mNAV نقش حیاتی در چرخه تامین مالی و رشد شرکت ‌های انباشت ‌کننده بیت ‌کوین ایفا می‌کند. عملکرد مطلوب در این شاخص به شرکت‌ ها این امکان را می ‌دهد که با ارزش‌ گذاری بالاتر سهام، از طریق روش ‌هایی مثل عرضه در بازار ثانویه یا برنامه ‌های عرضه خودکار (ATM)، و همچنین با شرایط مطلوب ‌تر برای انتشار بدهی، سرمایه جدید جذب کنند. این سرمایه ‌های تازه ‌تامین‌ شده صرف خرید بیت‌ کوین بیشتر می ‌شود که به نوبه خود بازدهی هر سهم را افزایش داده و امتیاز Days to Cover را مجددا بهبود می‌ بخشد. این چرخه مثبت، شاخص را از یک معیار سنجش عملکرد به موتور محرکه استراتژی رشد شرکت تبدیل می‌کند موفقیت در این شاخص، زمینه ‌ساز موفقیت‌ های آتی می ‌شود و یک مزیت رقابتی پایدار ایجاد می ‌نماید.

اهمیت شاخص Days to Cover mNAV برای سرمایه گذاران

برای سرمایه ‌گذاران، شاخص Days to Cover mNAV ابزاری چند بعدی و کاربردی محسوب می ‌شود:

1) فیلتر هوشمند؛ این معیار به عنوان صافی قدرتمندی عمل می کند که شرکت ‌های متعهد به انباشت فعال را از سازمان‌ های منفعل که صرفا مقداری بیت‌ کوین در ترازنامه دارند، متمایز می ‌سازد. امتیاز پایین نشانه ‌ای از عملکرد تهاجمی و کارآمد در انباشت است.

2) رادار زمان ‌بندی؛ نوسانات این شاخص می ‌تواند سیگنال‌ های ارزشمندی ارائه دهد. افزایش ناگهانی امتیاز ممکن است هشدار دهد که قیمت سهام از بنیادهای شرکت پیشی گرفته و احتمال اصلاح قریب ‌الوقوع وجود دارد. کاهش تدریجی امتیاز می ‌تواند فرصت‌ های خرید جذاب را نمایان سازد، زمانی که سرعت انباشت شرکت از ارزش ‌گذاری بازار سبقت می گیرد. این شاخص به سرمایه‌ گذاران کمک می‌کند تا در فضای پیچیده شرکت‌ های انباشت‌ کننده بیت ‌کوین، تصمیم ‌های آگاهانه ‌تری اتخاذ کنند و هم از ریسک ‌های پنهان اجتناب نمایند و هم فرصت‌ های پنهان را شناسایی کنند.

3) شاخص Days to Cover mNAV به سرمایه‌ گذاران کمک می ‌کند استعدادهای نوظهور بازار را شناسایی کنند. این ابزار تحلیلی با آشکارسازی شرکت ‌های کوچک و چابکی که بالاترین نرخ رشد ذخایر بیت ‌کوین را دارند (مانند متاپلنت)، فرصتی استثنایی برای استراتژی چرخش سرمایه ایجاد می‌کند. سرمایه ‌گذاران با استفاده از این شاخص می‌ توانند منابع خود را از غول‌ های کندتر مانند مایکرو استراتژی به سمت این بازیگران پویا منتقل کنند، چرا که این شرکت ‌های نوپا با توانایی بالاتر در انباشت سریع، پتانسیل بازدهی بالاتری را در بلندمدت نوید می‌ دهند. این شاخص در واقع نقش رادار کشف استعدادهای آینده دار در اکوسیستم بیت‌ کوین را ایفا می ‌کند.

محدودیت ‌های کلیدی شاخص Days to Cover mNAV

شاخص Days to Cover mNAV با وجود مزایای تحلیلی، دارای نقاط ضعف ساختاری قابل توجهی است. مشکل بنیادی این است که بازدهی گزارش ‌شده عمدتا ناشی از عملکرد تجاری واقعی نیست، بلکه حاصل جریان سرمایه ‌گذاران جدیدی است که با پرداخت پریمیوم، چرخه مصنوعی رشد را تغذیه می‌کنند. این مدل شبیه به طرح پانزی عمل می ‌کند که در آن بازدهی فعلی به جذب سرمایه‌ گذاران جدید وابسته است.

همچنین، محاسبات این شاخص بر پیش‌ فرض‌ های خطرناکی استوار است: ثبات قیمت بیت‌ کوین و تداوم نرخ انباشت شرکت ‌ها. در واقعیت، نوسانات شدید بازار می ‌تواند کل معادلات را بر هم بزند. این شاخص به طور ذاتی تمرکز افراطی بر ذخایر بیت ‌کوین دارد و سایر جنبه ‌های حیاتی ترازنامه مانند بدهی ‌های سنگین، تعهدات مالی پیچیده و ساختار سرمایه را نادیده می‌ گیرد.

یک شرکت ممکن است با وجود اهرم مالی خطرناک، امتیاز مطلوبی دریافت کند. همچنین، سوگیری ذاتی این شاخص به نفع شرکت ‌های کوچک و پرریسک ‌تر است که می ‌توانند نرخ رشد درصدی بالاتری را از پایه کوچک نمایش دهند. این ویژگی ممکن است سرمایه‌ گذاران را به سمت گزینه ‌های بی ‌ثبات ‌تر سوق دهد، در حالی که شرکت ‌های بزرگتر و با ثبات ‌تر را به ناحق تنبیه می ‌کند.